این روزها خیلی چیزها دست من نیست !
مثلا دستهایت . . . !
::
::
من هم مثل خیلی از عاشق ها از تو یادگاری دارم ولی یادگاری من با بقیه فرق داره ؛ یادگاری من از تو سینه ای پر از درده !
::
::
فلاسفه درباره ی عشق خیلی حرفها زدند :
اما منطق هیچ کدامشان به پای منطق تو نرسید ،
رفتی و گفتی : همینه که هست !
::
::
قرعه کشی تمام شد !
تو به اسم دیگری درآمدی
تقدیر جای خود ، اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی . . .
::
::
بعد از مرگم همه اعضای بدنم را اهدا کنید به جز قلبم . . .
قلبم را در اعماق زمین دفن کنید تا آرام گیرد ، آخر قلب زخمی من دیگر نای تپیدن برای کسی را ندارد !
راستی یادم رفت ، خاکسترهای جگرم را هم دفن کنید !
::
::
کار سختی پیش رو دارم : بعد از رفتنت باید زنده بمانم !
::
::
بهار من مرا بگذار و بگذر
رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها
مرا پر کن از این اجبار و بگذر
::
::
به یک معتاد نیازمندم جهت کشیدن دردهایم !
::
::
هر روز نبودنت را بر روی دیوار خط میکشم ، ببین این دیوار دیگر جایی برای خط زدن ندارد !
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی و یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من . . .
::
::
ای چشم ها ، به کسی نگویید چیزی از درونم !
::
::
باز یا بسته . . .
چه فرق می کند ؟
پنجره ؛ زخم ِ همیشگی ِ دیوار است . . .
::
::
عمریست غم و درد نشانم داده / در آتش سینه اش امانم داده
رنجور ترین درخت باغش هستم / هر بار مرا دیده تکانم داده
::
::
قلبم درد میگیرد و من لبخند میزنم !
یادگــــــار توست . . .
::
::
خوشحالم !
آنقدر که نمی دانم کدام یک از دردهایم را فراموش کردهام . . . !
::
::
من نمی دانم چرا هر کسی را صدا کردم !
هرکس را دوست داشتم !
ناگهان در خم کوچه گم شد . . .
::
::
ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﻣﺨﺪﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ بودنت ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻢ ؟
::
::
چقدر تلخ است بعد از سال ها انتظار ، نیمه گم شده ات را کامل بیابی . . .
::
::
صندوق صدقات نیست دل من که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی و پیش خدای دلت فخر بفروشی که مستحقی را شاد کرده ای . . .
::
::
از یه جایی به بعد آدم دیگه دوست نداره همه چی درست بشه !
دوست داره همه چی تموم بشه . . .
::
::
حالم توپ است . . . حالِ همان توپی را دارم که افتاده در خانه همسایه ای که تهدید کرده اگر بار دیگر بیافتد با کارد ، پنجرش میکنم . . .
::
::
گفتی قیدت را بزنم اما ندانستی که دوست داشتن من از اول هم بی قید و شرط بود !
::
::
یکی بود که اونم رفت . . .
کاش از اول غیر از خدا هیچکس نبود !
منبع: takpayamak.com
نظرات شما عزیزان:
[+] نوشته
شده توسط حمیدخانی در جمعه 18 اسفند 1391برچسب:,
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
شهر مهاجران
و آدرس
مهاجران.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.